"برهنگی"، تریاک تودهها (بنام "زندگی"، هتک "آزادی"، نفی غرور "زن")
نشست (چرا اروپا دیگر قهرمان ندارد ؟) _ روشنفکران فرانسوی "نهضت دفاع از خانواده و اخلاق جنسی" _ ۱۳۹۶
بسمالله الرحمن الرحیم
واقعیت این است که در کشور ما و عمدتاً بطور عمومی در جهان اسلام تصور این است که دیگر در اروپا هیچ جنبش اخلاقی وجود ندارد و اخلاق مرده است و جز در حاشیه خبری از آن نیست. ولی وقتی میشنوند که کسانی هستند و قدرت بسیج اجتماعی در حدی دارند که راهپیماییهای چندصدهزار نفر و میلیونی میتوانند در پاریس راه بیندازند تعجب و تحسین میکنند. شاید اتفاقاتی که در اروپا در جریان است آغازی برای تاریخ جدیدی در اروپا و در مغربزمین باشد و قطعاً آثار بینالمللی خواهد داشت گرچه خود شما خیلی به آن امیدوار نباشید که البته هستید.
ما اگر توجه کنیم که این انحرافات و مشکلات اخلاقی و حقوقی که یکی از آنها در حوزه مباحث جنسی و خانواده است یا در بحث محیط زیست هست از چه منشأ اپیستومولوژیک و معرفتشناختی شروع شده، فکر میکنم که بتوانیم ذهنمان را منظمتر و منسجمتر کنیم و بتوانیم به کمک هم یک جنبش جهانی بوجود بیاوریم این تفکر که با بدن هر کاری میشود کرد این دیدگاه که خانواده کاملاً قراردادی و هر نوع قراردادی قابل تصرف و حتی تخریب است این که محیط زیست ملک طِلق کسانی است که بتوانند زودتر آن را تخریب کنند و از آن بیشتر استفاده کنند این که هرچیزی میشود خورد و به هرگونه و به هر شیوهای میشود خورد انسان همه چیزخوار است و انسان تبدیل بشود به یک موجودی همه چیزخوار و همه کارکن! هر کاری که میتوانیم بکنیم حق داریم بکنیم! این دیدگاه از کجا میآید؟ یعنی منشأ این نظام اخلاقی – حقوقی چیست؟ این که انسان فقط حقوق دارد و مسئولیت و تکلیفی ندارد الا این که آن هم خودش فقط طبق دلخواه خودش فقط تعریف کند و مدام باید فهرست حقوق و اضافه حقوق خودمان را گسترش بدهیم و فهرست مسئولیتهای خودمان را مدام قیچی کنیم و کوتاه و کوتاهتر، منشأ آن چه نوع نگاه به زندگی است؟ هم عالم و هستی را، بیمعنا میدانند و هم حیات انسان را بیهدف میدانند اگر جهان معنا ندارد و اگر انسان هیچ هدف خاصی در زندگی ندارد آن وقت همه کار مباح و شدنی خواهد بود. با نگاه صرفاً مادی به انسان و جهان چرا هر کاری نشود کرد و هر چیزی نتوان گفت؟ چرا نشود؟ اگر مرگ و زندگی ما هیچ مفهوم فراتر از فیزیک زندگی ندارد واقعاً حرف اینها درست است. اینهایی که میگویند اخلاق و غیر اخلاق مساوی است اینهایی که میگویند خانواده و نفی خانواده مساوی است، اینهایی که میگویند ازدواج و زنا مساوی است چرا میگویند مساوی است؟ چون جز نسبت مادی بین انسان و افعال او در این عالم نمیبینند و ثانیاً همه آثار مادی این افعال را هم در این دنیا نمیبینند.
سؤال دیگر این است که چرا سیاستها و قدرتهای سیاسی و مهاجم، چه در سطح ملی و چه در سطح بینالملل بخصوص در این صد سال اخیر این همه نسبت به مسئله اخلاق و خانواده دشمنی میکنند و برایش پروژههای خاص تعریف میکنند چه در سطح ملتها و چه در سطح جهان. به عبارت دیگر این اتفاقی که خط قرمزهای بسیاری در کشورهایی مثل فرانسه و اروپا در برابر دفاع از خانواده و اخلاق طراحی شده و پیگیری میشود از طرف رژیمهای غربی که در کشورهایی مثل ما در حدود صد سال پیش بطور کامل مسلط شده بودند عیناً این مسئله تعقیب میشد مثلاً در ایران انگلیسیها بعد از جنگ جهانی اروپایی بینالملل اول و آمریکاییها بعد از جنگ دوم بر ایران مسلط شده بودند از همان ابتدا یک پروژه بسیار پیگیر، مسئله اخلاق جنسی، برهنه شدن زنان اجباری شد، حجاب ممنوع شد، از طرف حکومتی که وابسته به آمریکا و انگلیس بود و نشر مفاسد اخلاقی از طرف حکومت با قدرت پیگیری میشد.
این مسئله مهم است که چرا سیاستهایی که دنبال منافع اقتصادی و استعماری و استبدادی بودند و هستند چرا اینقدر علیه خانواده و در حوزه اخلاق جنسی حساس هستند؟ چرا تعریف حقوق بشر و فهرست حقوق بشر یک مرتبه در این چند دهه اخیر عوض شده؟ آن اوایل که بحث حقوق بشر مطرح میشد مسئله آزادی، حق مالکیت، حقوق سیاسی و این قبیل مباحث بود و یک مرتبه الآن شما در رأس فهرست حقوق بشر همجنسبازی، سقط جنین، حق ارتداد، حق گناه، و این قبیل مسائل را میبینید. چه شد که فهرست حقوق بشر در این چند دهه اخیر تغییر کرد؟ و شما اگر از همه حقوق بشر دفاع کنید ولی در مسئله همجنسبازی و سقط جنین و این قبیل مباحث مخالفت کنید شما مخالف حقوق بشر تلقی میشوید. این چرخش، چرخش فوقالعاده مهم و خطرناکی بوده و متأسفانه در غرب یک صدای بلندی که از همه جا شنیده بشود به آن اعتراض نکرد تا امروز که امید به امثال شماها در اروپاست. چرا به جای دفاع از کرامت و شخصیت زن مسئله برهنگی و تبدیل کردن زن به کالای سکس برای مردان هرزه که در واقع اضافه حقوق مردان است به رأس حقوق زنان تبدیل شده است؟ یعنی برهنه بودن زنان در عرصه عمومی بیش از این که حقوق زن باشد اضافه حقوق مردانی است که میخواهند از بدن زنان بدون هیچ مسئولیت حقوقی و اخلاقی لذت ببرند.
چرا حقوق کودک که در رأس حقوق کودک برخورداری آن از پدر و مادر مشروع است و این که به روش درستی به دنیا آمده باشد تبدیل شده به این که باید به کودکان حتی در سطح کودکستان و دبستان و حتی مهدکودک باید به نحوی اینها را وارد مسائل جنسی کرد البته با پوشش آموزش و بهداشت اما در واقع با اهداف دیگری.
چرا تعریف حقوق زن، حقوق کودک، عوض شد؟ چرا داشتن خانواده که در رأس حقوق زن و مرد و کودک است تبدیل به نداشتن خانواده شد؟ یعنی خانوادهستیزی یک مرتبه یک تلاش حقوق بشری شد. این کلاهبرداری بزرگی بود که در عرصه حقوق صورت گرفت و چرا روشنفکران اروپا متوجه این چرخش نشدند و اعتراض نکردند؟ یا اگر اعتراض کردند صدایشان شنیده نشد؟
من فکر میکنم شعبدهبازی بزرگ این بود که حمله به حقوق انسان تحت پوشش دفاع از حقوق انسان و حمله به حقوق بشر تحت پوشش دفاع از حقوق بشر تبلیغ شد. چنان این شعبدهبازی تردستانه اتفاق افتاد که خیلیها متوجه آن نشدند. یعنی هرچه که به اسم حقوق بشر دارد مطرح میشود دقیقاً برخلاف حقوق بشر است بسیاری از آنچه که به نام حقوق بشر مطرح میشود. شعار صلح میدهند و جنگهای متعدد در جهان راه میاندازند. شعار مبارزه با تروریزم میدهند و تروریزم تکفیری و وهابی را، حکومتهای آمریکا، انگلیس، فرانسه را اینها در منطقه راه انداختند. شعار دموکراسی میدهند با دموکراسیهای منطقه مبارزه میکنند و شعار حقوق زن میدهند و زن را مورد اهانت قرار میدهند. این بزرگترین شعبدهبازی است که در قرن بیستم صورت گرفت و نه روشنفکران غرب و نه روشنفکران شرق در این باب بسیار کم سخن گفتند. دقیقاً همان کسانی شعار محیط زیست را در جهان میدهند که بیشتر تخریب را در محیط زیست بشر اینها یعنی نظام سرمایهداری ایجاد کردهاند و الآن هم تحت عنوان قطعنامههای بینالمللی از طریق سازمان ملل دارند بخشی از پروژههایشان را پیش میبرند آخرین نمونه این قطعنامه 2030 بود که دستورالعملی دادند که تا 2030 میلادی کشورها باید به این نصابها برسند. یک بخشی از آن تراریخته بود کشاندن فرهنگ سکس بین کودکان و نوجوانان، تحت پوشش آموزش و بهداشت، مبارزه با فرهنگ حیا، همان چیزی که چند نفر از دوستان اینجا روی آن تأکید کردند.
چرا تلاش میکنند به انواع و اقسام روشها ازدواج صورت نگیرد و خانواده تشکیل نشود؟ اما روابط جنسی کنترل نشده حتی از دوران کودکی هم آغاز بشود بشود. زندگی بدون ازدواج که هر لحظه هر کدام بخصوص مرد بتواند بدون انجام مسئولیتهایش فرار کند و اگر ازدواج صورت گرفت تلاش برای این که طلاق گسترش پیدا کند و یک چیز عادیای بشود تقریباً در اغلب فیلمها و سریالها حتی انیمیشن و حتی کارتونهایی که برای بچهها میسازند و از غرب عمدتاً از آمریکا یا کمپانیهای صهیونیستی میآید مدام ترویج میشود یعنی شما در تمام این فیلمها و کارتونها میبینید بچه یا با پدر است یا با مادر تقریباً بچهای که پدر و مادر دارد در این فیلمها نمیبینید و همینطور عدم تعهد زن و شوهر نسبت به همدیگر به عنوان یک نُرم و ارزش حاکم تلقی و تفسیر میشود که مخاطب و نسلها عادت کنند و اصلاً عیبی ندانند که خانواده نباشد زندگی بدون خانواده، زندگی بدون تعهد متقابل، یک چیز عادی بشود. چرا این فرهنگ دارد از طریق کمپانیهای آمریکایی و صهیونیستی تعقیب میشود؟ این سؤال فوقالعاده مهمی است آیا فقط منافع اقتصادی برایشان دارد؟ آیا منافع فرهنگی و ایدئولوژیکی پشت آن است؟ آیا اهداف سیاسی است؟ اینها باید بررسی بشود. یک پروژه سیاسی یعنی سکس به عنوان تریاک تودهها. یک مخدری برای انرژی جوانان در جامعه به عنوان یک روشی برای کنترل جامعه دارد طراحی میشود به عبارت دیگر، جامعهای که غرق در سکس و مواد مخدر و مشروبات الکلی است به خودش فرصت نمیدهد که راجع به مسائل زندگی و انسانی از جمله مسئله دولت و حاکمیت بیندیشد و موضع بگیرد و ریسک کند. بعضیها معتقدند که هدف از ترویج آزادیهای اخلاقی در حوزه روابط جنسی یکی از هوشمندانهترین و موفقترین روشها بوده و هست برای این که جامعه، سیاستهای دولتها را از بالا به پایین بپذیرد و تسلیم شود و یک نوع اطاعت مدنی به روش موذیانه از طریق مخدر سکس، دارد تعقیب میشود و کاملاً هم موفق بوده، نسلی که دچار بشود دیگر دولتها را مورد سؤال و اعتراض قرار نمیدهد! متوجه کلاهبرداریهایی که دارد از او میشود نیست. دیگر نمیتواند به عنوان یک عنصر مدنی یا دینی بطور جدی موضع بگیرد و از قدرتها و دولتها چیزی را مطالبه کند به عبارت دیگر هرچه سر جوانان به این مباحث گرم باشد کمتر مزاحم دولتها میشوند. انسانها هرچه بیخانوادهتر بشوند تنهاتر میشوند. هرچه تنهاتر بشوند انسجام اجتماعی و پناهگاه اجتماعی نداشته باشند راحتتر توسط قدرتها و دولتها کنترل و سرکوب میشوند در واقع فروپاشی خانواده میتواند به عنوان یک سیاست نه یک آسیب، هم تفسیر شود و خیلی راه حل موفقی بوده، آزادیهای فوقالعاده جنسی ترویج بشود تا بشود بقیه آزادیها را از مردم گرفت اگر میخواهید آنها را در حوزه سیاست و اقتصاد و اخلاق و تفکر و سبک زندگی کنترل کنی و محدود کنی و از آنها سلب آزادی کنی یک جایی به آنها آزادیهای مطلق و بدون حساب عرضه بکن اگر غرق بشوند در واقع شما آزادی را در امور جنسی حصر کردی تا آزادیهای دیگر را از آن جامعه بگیری از جمله آزادی اندیشه و تفکر چون مواد مخدر و حاکمیت فرهنگ فساد جنسی دیگر به کسی فرصت اندیشیدن و ایستادن پای اندیشه و دفاع از حقوق آن نمیگذارد. این یک نوع سمپاشی اجتماعی است و موفق عمل کرده است. چرا در فرانسه، در انگلیس، در آمریکا، در آلمان جنبش دانشجویی ندارم در حالی که در 1960 و آن حول و حوش، در همه کشورها از جمله فرانسه یک اپوزوسیون قوی دانشگاهی داشتیم جریان پیشگام روشنفکری که از موضع انتقاد از سرمایهداری در صحنه حاضر بود. کجایند آن دانشگاهیان استادان و دانشجویانی که در آمریکا، در فرانسه، در آلمان، چند دهه پیش در مبارزه با تبعیض نژادی، علیه سیاهان در آمریکا، در مبارزه با جنگطلبی آمریکا در ویتنام، در دفاع از حقوق کارگران، در اروپا، در فرانسه، در آلمان به خیابانها میآمدند و حتی کشته میشدند که اینها همه جا به عنوان روزهای دانشجو مطرح میشد اما در این 40- 50 سال چه کردند که خبری از جنبشهای دانشگاهی و دانشجویی در اروپا و آمریکا به گوش ما نمیرسد؟ در نطفه خفه شد و سرکوب شد منتهی به نفع هوشمندانه. ما روشنفکری معترض در رسانههای دانشگاهی و آکادمیک نمیبینیم صدایشان به گوش نمیرسد. آیا رسانهها کاملاً سرکوب شدند یا صدایی وجود ندارد که بخواهد شنیده بشود؟ در هر دو صورت این ایراد وارد است. باید این جنبش دانشجویی و روشنفکری در اروپا و از جمله در فرانسه دوباره احیاء بشود باید صدای روشنفکر معترض از اروپا و آمریکا شنیده بشود. در واقع یک صدا اینجا این است که چرا فرانسه دیگر قهرمان ندارد و سایر کشورهایی که به عنوان پیشگامان بخشی از همین مفاهیم انسانی در اروپا و آمریکا مطرح بودند چرا یک تظاهراتی نباشد که صد نفر دانشگاهی بروند خودشان را به زندان و دادگاه معرفی کنند و بگویند ما داریم از حقوق انسان دفاع میکنیم و آماده بازداشت شدن و آماده زندان رفتن هستیم آنها نمیتوانند صد نفر را با هم زندان کنند و اگر بکنند مشروعیت خودشان زیر سؤال میرود. یک متنی از سازمان ملی آموزش سوئد من چند وقت پیش دیدم جالب بود خیلی صریح میگفت ما با گسترش همجنسبازی و مبارزه با تشکیل خانواده میخواهیم به مردم کمک کنیم و اگر بتوانیم اینها و امثال اینها را رایج کنیم تمام اصول اخلاقی سنتی مربوط به روابط جنسی را از ذهن مردم و بخصوص نسلهای جدید پاک بکنیم از طریق نظام آموزشی جدید اینها را به خانهها و درون خانوادهها ببریم بقیه باورهای اخلاقی را میتوانیم فروبپاشانیم و همه فروریختنی است چون تمام باورهای اخلاقی که کار دولتها را مشکل میکنند وقتی سست بشوند آن وقت فقدان آزادیهای واقعی سیاسی و اقتصادی را با پوشش آزادیهای جنسی ما میتوانیم توجیه کنیم و همینطور اگر حریم خصوصی و احساسات اخلاقی عمیق انسانی که عمدتاً در خانواده شکل میگیرد چه عشق عاطفی، چه روابط جنسی سالم، اگر بشود اینها را از آن جدا کرد بقیه حریمها و سنتها همه قابل فروپاشی میشوند یعنی متلاشی کردن بقیه تعهدات اخلاقی و اجتماعی خیلی آسان خواهد شد. در واقع این مثل سنگ زیرین است که اگر کشیدی بقیه را لازم نیست هول بدهی خودش میریزد.
آنجا میگوید اگر در امر خطیری مثل روابط جنسی حق با دولت باشد و بپذیرند که حق با دولت است در مورد هر چیز دیگری هم حق با دولت است بقیه کارها آسان میشود و چون نقش خصوصی خانواده طراحان این پروژه را تهدید میکند و آنها میخواهند اقتدار والدین را و مقوله تربیت در خانواده را دور بزنند طبیعتاً هدف اصلیشان در مورد نوجوانان که کاملاً آسیبپذیری ایجاد میشود و آسیبپذیر است موضوعات جنسی است میخواهند این به نسلها از دوران کودکی و نوجوانی به راحتی منتقل شود که کل اصول اخلاقی بیربط هستند و هرچه که در خانه یاد میگیرید یا در کلیسا شنیدید همه باید دور انداخته بشود و عملاً دولت میخواهد بچهها را از دست والدین و از دژ خانواده بیرون بکشد تا بتواند از آنها به عنوان بردههای سیاسی و اقتصادی هر استفادهای که میخواهد بکند بکند. آن وقت این نوع آموزش جنسی مثل یک موشک مخربی است که علیه خانواده به کار گرفته میشود. اگر این دژ سقوط کند بقیه دژها سقوط کردهاند. اخیراً یک مقالهای از یکی از نظریهپردازان صهیونیست و فراماسون راجع به آموزش و پرورش خواندم میگوید هدف آموزش این است که ما نشان بدهیم عمل جنسی یک کاری مثل قضای حاجت، مثل دستشویی رفتن و غذا خوردن است و فقط و فقط یک نیاز جسمی است! نباید اینقدر نسبت به آن حساس بود و برای آن اهمیت قائل بود! ما میخواهیم کودکان راجع به آن صحبت کنند و هیچ خط قرمزی در مورد آن به رسمیت شناخته نشود و تنها مسئله این است که آیا شریک جنسی به لحاظ بهداشتی به تو صدمه میزند یا نه؟ همین و بس. حتی پورنوگرافی، از سنین کودکی تشویق میکند و میگوید ازدواج فقط یک لفظ است و هیچ مابهازا و تعهد خاصی را ایجاد نمیکند بنابراین کاملاً بود و نبود آن مساوی است به لحاظ حقوقی و به لحاظ اقتصادی بود و نبود خانواده تأثیری ندارد! این حرفها را میزند و بعد میگوید ما در سوئد کمترین نرخ ازدواج و بالاترین نرخ جدا شدن شرکای جنسی را در جهان غرب داریم و این که مدام از سقط جنین و پیشگیری از بارداری هم بطور قانونی بحث میکنیم در عین حال بیماریهای مراقبتی خیلی بیشتر شده است! حتی از کشورهایی که میگویند در آنها انقلاب جنسی دارد اتفاق میافتد بیشتر شده، در واقع شعار این میشود که یا مرگ یا اوج لذت! لذت جنسی وسیله است یا هدف؟ این مسئلهای است که باید روشن بشود. من بیشتر از این نمیخواهم شما را خسته کنم. یک استراحتی بکنید و اگر نکاتی هست بگویید.
یکی از حضار (مترجم): سؤال ایشان دیدگاه مسیحیت راجع به ازدواج و مسائل جنسی و ترولوژی بدن که توسط ژانپل دوم – قبلاً- طراحی شده بود اگر امکان دارد دیدگاهتان را در این دو مورد بفرمایید و مقایسه آن با اسلام، در واقع دیدگاه اسلام و مسیحیت در مورد ازدواج و خانواده بفرمایید.
جواب استاد: شما میدانید در قرآن کریم یک سوره کامل درباره حضرت مریم(س) داریم. راجع به حضرت عیسی(ع) آیات بسیاری نازل شده، ایشان به عنوان کلمه خداوند و معجزه بزرگ تاریخ بشر نام برده شده است. قرآن میفرماید که نزدیکترین کسان به شما مسلمانان و مسیحیان هستند و همینطور در آغاز بعثت پیامبر(ص) خداوند به ایشان یعنی به اهل کتاب دستور میدهد یعنی مسیحیان و یهودیان و کسانی که اهل کتاب هستند اعلام کن گرچه ما با هم تفاوتهایی داریم اما بیایید از مشترکات شروع کنیم. «تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ...» (آل عمران/ 64)؛ از آنچه که بین ما و شما یکی است، از اختلافات و تفاوتها شروع نکنیم بلکه از اشتراکات شروع کنیم ما یک خانوادهایم اشتراکات ما بسیار بیشتر از تفاوتهاست. یکی از این اشتراکات اهمیت دادن به مسئله خانواده است و به مسئله طهارت جنسی. اولاً حضرت مریم(س) به عنوان قدیسه و مظهر پاکی در قرآن کریم یاد شده، و این که وقتی به ایشان نسبت زنا میدهند خداوند به ایشان فرمان میدهد که روزه سکوت بگیر و اشاره به مسیح (عیسی) کن که او سخن بگوید و عیسی در حالی که در گهواره و کودک بود شروع به تکلّم و سخنگویی کرد. شباهتها و تفاوتهایی در قضایای مربوط به حضرت عیسی(ع) و مریم(س) بین قرآن و کتاب مقدس است.
قرآن آمدن و رفتن حضرت مسیح(ع)، هر دو را معجزه خاص تکرارناپذیر میداند. میفرماید که تا ابد مسیح و مریم برای انسان یک نشانه است. اما تفاوتهایی هم هست مثل این که قرآن صریحاً میفرماید که مسیح بنده خدا و رسول خداست نه خدا و پسر خدا! و این که مسیح به صلیب نرفت و به آسمان بالا رفت و در روایاتی از پیامبر اکرم(ص) هست که مسیح(ع) دوباره همراه مهدی(عج) فرزند پیامبر(ص) باز خواهد گشت و این دو نفر حکومت عدالت را در سراسر جهان بپا خواهند کرد و در بیتالمقدس نماز خواهند خواند. اما در مورد مسائل جنسی نظام آیین کاتولیک طلاق، به رسمیت شناخته میشود یا نه؟ نه.
یکی از حضار (مترجم): همچنین تکنیکهای ممانعت از بارداری را بفرمایید.
جواب استاد: یک چیزی در تاریخ اروپا مطرح است که مدعیاند سختگیریهای کلیسا در مسائل جنسی باعث شد که این لاابالیگریها و افراط جنسی امروز در اروپا پیدا شده، این یکی از توجیهاتی است که مخالفان کلیسا مکرر نوشتهاند و یک مقالهای هم اخیراً دیدم که میگوید علت این که مثلاً روابط جنسی نادرست در بعضی از کلیساها، این اوایل خیلی سختگیری میشود یک علت آن همان سختگیریهاست. من چند نکته عرض میکنم شما شباهتها و عدم شباهتها را با فرهنگ کاتولیک را خودتان داوری کنید.
زن در قرآن به عنوان همدست شیطان در بهشت مطرح نیست. در فرهنگ اسلامی زن و مرد هر دو مورد وسوسه شیطان قرار گرفتند و به زمین هبوط کردند. در فرهنگ اسلامی درد زایمان زن مجازات زن در برابر گناه اولیه نیست. بلکه هر تلاشی که زن و مرد برای فرزندانشان و برای خدمت به همدیگر انجام میدهند جهاد در راه خداست و مثل نماز عبادت محسوب میشود و اگر مرد و زن در حین خدمت کردن به همدیگر و به فرزندانشان از دنیا بروند در راه خداوند مردند و به بهشت خواهند رفت.
تلاشی که مرد برای تهیه امکانات برای زن و فرزندان و خانوادهاش انجام میدهد عبادت است و سختیهایی که زن برای تولد و تربیت فرزند میکشد همه او را به خداوند نزدیک میکند و اگر زن در حین زایمان از دنیا برود شهید از دنیا رفته است. در روایت پیامبر اکرم(ص) هست که آن ساعت و لحظهای که زن و شوهر میگذارند با هم صحبت میکنند و درد دل میکنند و به همدیگر آرامش میدهند پاداش آن از یک سال عبادت در مکه و خانه خدا بیشتر است. نگاه پدر و مادر به فرزندانشان اگر از روی عشق باشد عبادت تلقی میشود همینطور نگاه فرزندان به پدر و مادر، به چهره آنها از سر احترام نگاه کنند این عبادت تفسیر میشود.
یک چیز جالبتر بگویم و آن این که در اسلام روابط جنسی زن و مرد، تابو نیست و یک گناهی که مجبور هستی انجام بدهی با فشار غریزه نیست، بلکه همانقدر که اسلام نسبت به روابط جنسی خارج از خانواده به شدت حساس است در مورد روابط جنسی درون خانواده به شدت تشویق میکند به حدی که شاید برای شما جالب باشد که آمیزش زن و شوهر با هم عبادت تلقی میشود. همانطور که با زنان و مردان دیگر حرام است تحریک جنسی و وسوسه جنسی بین زنان و مردان در عرصه عمومی حرام است ما در عرصه خصوصی و خانواده پاداش الهی دارد.
یکی از حضار (مترجم): من خیلی خوشحال هستم و تعجب میکنم از این که ما چقدر شباهت داریم.
جواب استاد: وقتی که یک مجرد و یک متأهل نماز میخوانند پاداش نماز کسی که متأهل است یعنی همسر دارد از پاداش انسان مؤمنی که مجرد است بیشتر است. طلاق در اسلام پدیدهای زشت و منفور تلقی میشود و پیامبر اسلام فرمودند وقتی طلاق صورت میگیرد یک خانواده متلاشی میشود عرش خداوند میلرزد اما راه طلاق را بطور کامل نبستند چون در مواردی پیش میآید که آن زن و مرد به هیچ وجه نمیتوانند همدیگر را تحمل کنند و با قانون نمیشود آنها را کنار هم نگهشان داشت آن وقت میروند بهم خیانت میکنند یا با خشونت از هم جدا میشود. اصل در اسلام خانواده تکهمسری و همسر دائمی و ازدواج دائمی است اما اگر مواردی پیش بیاید که ازدواج مجدد ضرورت داشته باشد یعنی مثلاً یک خانمی با چندتا بچه است که کسی با او ازدواج نمیکند با رعایت شرط عدالت، تشکیل خانواده مجدد ممنوع نشده، همینطور اگر زن و مردی به هر دلیلی نتوانند ازدواج دائمی بکنند میتوانند یک خانواده موقت تشکیل بدهند البته باید شروط کاملاً شفافی بگذارند و حقوق دو طرف رعایت بشود.
یکی از دلایل واجب شدن حجاب که به مردان میفرماید به زنان خیره نشوید و به زنان میگوید در عرصه عمومی به مردان خیره نشوید برای این است که فضای عمومی جنسی نشود چون اگر زنان و مردان در عرصه عمومی برهنه باشند خانواده قطعاً به خطر میافتد. مردان در همه جای دنیا دلشان میخواهد که خانمها برهنه بیرون بیایند این به نفع مردان است.
حجاب؛ دفاع از زن و بدن است. خداوند انسان را از طریق بدن زن خلق میکند و به دنیا میآورد. اگر بدن زن برای مردان تبدیل به کالای جنسی شد هم کرامت زن به خطر میافتد و هم حق کودکی که میخواهد بعداً به دنیا بیاید او حق دارد که به روش مشروع به دنیا بیاید پیامبر اکرم(ص) فرمودند که: «ما بُنِیَ بِناءٌ فِی الإِسلامِ أحَبُّ إلَى اللّه ِ تَعالى مِنَ التَّزویجِ.» هیچ بنیادی در فرهنگ اجتماعی اسلام، هیچ بنیاد اجتماعی نزد خداوند محبوبتر از ازدواج و تشکیل خانواده نیست و هر تلاشی برای پیشرفت، توسعه یا هر کاری در جامعه میکنید پیامبر اسلام(ص) فرمودند که باید به خانواده به عنوان یک رکن و اصل توجه کنید. خانواده یک امر مقدس تلقی میشود گرچه ازدواج یک قرارداد بین مرد و زن است اما با ترویج همجنس یا همخانه یا خانوادههای مشترک، چه در قالب کمونیزم جنسی، چه لیبرالیزم جنسی، اینها با فروپاشی خانواده هم آرامش را در جامعه بهم ریخت و هم اعتماد بنفس را از انسانها سلب کرد. همه مضطرّ و دچار اضطراب هستند یا جمعهایی که دوتا زن و مرد با هم هستند ولی همه با هم هستند هیچ معلوم نیست چه کسی با چه کسی است و بچه برای کیست؟
نکته دیگر این که، خداوند در قرآن میفرماید مرد و زن به همدیگر تعادل روحی و آرامش روانی بدهند. یعنی یکی از جاهایی که خداوند را میشود دید و میباید دید «و مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ» خداوند زوج شما را از خود شما برای شما آفرید. این یعنی مقوله زوجیت اولاً یک امر الهی است. خلق الهی است. ثانیاً زن و مرد از یک نفس است. خداوند میفرماید زن و مرد را «مِن نفس واحده» از یک چیز آفریدیم. اینها دوتا ماهیت متفاوت انسانی ندارند البته تفاوتهایی با هم دارند اما از نظر جوهری یک چیز هستند. میفرماید شما را برای هم خلق کردیم. قرآن میفرماید که زن و مرد مثل لباس هم هستند همدیگر را پوشش میدهند و همدیگر را میپوشانند «لِتَسْکُنُوا إِلَیْها» شما از همدیگر آرامش میگیرید. مرد و زن باید به همدیگر آرامش بدهند. هر نوع رابطهای که غیر از این که تنش و تشنج باشد خلاف مسیر خلقت مرد و زن است. «وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» خداوند بین زن و شوهر دو چیز قرار داد: 1) مودت یعنی عشق و 2) رحمت یعنی دلسوزی. دلسوز هم باشند که حتی اگر یک وقتی هم مودت در جوانی بود پیر هم که میشوند ولو جوانی نیست ولی آن مودت و دلسوزی و محبت تا آخر خواهد بود. «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ» یکی دوتا نیست نشانههای متعدد خداوند را ببینید در این محبتی که زن و مرد نسبت به همدیگر دارند «لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ» این تفکر میخواهد تا بفهمید. خداوند میفرماید یکی از جاهایی که من هنرنمایی کردم رابطه زن و شوهر است. مواقع رحمت الهی وقتی که باران میآید رحمت الهی نازل میشود و یکی وقتی که زن و شوهر با هم خلوت میکنند و صحبت میکنند و به هم محبت و لطف میکنند.
علیبنابیطالب(ع) میفرماید اگر میخواهید خداوند دوستتان داشته باشد سر سفره لقمه دهان خانمت بگذار. هرچه بیشتر به هم محبت و خدمت کنید به خداوند بیشتر نزدیک میشوید و زنی که شوهرش را خسته میبیند به استقبال شوهرش برود و به او بگوید من نمیخواهم تو این همه زحمت بکشی این محبت، الهی تلقی میشود و نگاه کردن مرد و زن، نگاه جنسی به زنان و مردان دیگر حرام است. قرآن میفرماید زنان و مردان مؤمن، چشمهایتان را کنترل کنید و نگاه جنسی به زنان و مردان دیگر نکنید و مراقب رفتار جنسیتان باشید و مردان و زنانی که دچار روابط نامشروع هستند عذاب خواهند شد.
یکی از حضار (مترجم): بخشش ندارد؟
جواب استاد: در واقع نه باید مأیوس بشویم و نه باید مغرور بشویم بین ترس و امید باید بمونیم. در اسلام مقولهای به نام توبه داریم که اگر صادقانه باشد امکان بخشش هست. اما قرآن میگوید آنهایی که پاک زندگی کردند و آنهایی که زندگی درستی نداشتند حتی اگر اینها بخشیده بشوند در عالم بعد مساوی نخواهند بود. خداوند فرمود همه گناهان را ببخشم مأیوس شدن از خداوند را نخواهم بخشید یعنی یأس از خداوند بالاترین گناه است. بگوییم جهنم نیست همه را تشویق به گناه کردیم.
یکی از حضار (مترجم): لباس و پوشش و حد را تعیین کردید، به نظر شما چه نهادی باید این مرزها را تعیین کند.
جواب استاد: خیلی سوال مهمی است. من یک وقتی در آمریکای لاتین چندتا مبلّغین کشیش را دیدم که خیلی صادقانه تلاش میکردند، تبلیغ میکردند و در خیابان از ایستگاه اتوبوس تا تاکسی یک مسافت صد متر – دویست متر ساک و چمدان مردم را میگرفتند تا همان موقع وسط راه آنها را موعظه کنند و کتاب مقدس را برای آنها بخوانند اولاً نسبت به صداقت و تلاششان در آن هوای گرم واقعاً آنها را تحسین کردم و گفتم در این گرما این مردم را که گوششان ممکن است خیلی بدهکار نباشد دعوت کردن به عیسی مسیح و به اخلاق، حتماً مورد قبول عیسی مسیح(ع) قرار میگیرد. گفتم که در این گفتگوی چند دقیقه بین راه به آنها چه میگویی؟ گفت دعوتشان میکنم به کلیسا بیایند. به او گفتم وقتی کلیسا میآیند یا نمیآیند به آنها میگویی در کتاب مقدس راجع به زندگی به سبک دینی چه نوشته است؟ درست است که حضرت عیسی(ع) با شریعتزدگی افراطی احبار و روحانیان یهود مبارزه کرد اما این که بگوییم دستور الهی ندارم قلبتان کافی است این یعنی نمیتوانیم بگوییم حد و مرز زندگی کجاست. چنانچه یک کلیسایی در واشنگتن خیلی شلوغ است گفتند اینجا کلیسای همجنسبازان است! اگر مسیحیت یا هر دینی را بدون مرزهای شرعی تعیین کنیم همه چیز از توی آن در میآید! همان کاری که پروتستانها کردند چنانکه کسانی هستند همه کار میکنند به سبک کافران زندگی میکنند و اسمشان هم مسلمان است. حالا در جواب شما آن دوست کشیش شما گفت که من نمیتوانم بگویم در کتاب مقدس گفته شده که حجاب واجب است، در عهد عتیق و عهد جدید هر دو به نحوی اشاره میشود نمیتوانم راجع به این که مشروبات الکلی نخورید راجع به این که روابط نامشروع نداشته باشید نمیتوانم بگویم چون به حرف گوش نمیکنند و به این سبک زندگی عادت کردهاند لذا من فقط چندتا موعظه کلی میکنم میگویم که مهربان باشید کلیسا بیایید و کارهای بد نکنید اما اگر دقیقاً از من بپرسند کارهای بد چیست نمیتوانم اسم ببرم برای این که اکثرشان گرفتار هستند چارهای ندارید جز به این که به دو چیز بیشتر تمسک کنید یکی به ارزشهای معنوی مسیحیت که مردم معنی آن را اجمالاً میفهمند و دوم به مسئله اخلاق. با این دوتا. نکته سومی که میشود اضافه کرد تعریف حقوق بشر را اصلاح کنید. تعریف حقوق بشر یک جوری بشود که اینها ضد حقوق را حقوق تعریف نکنند. از این سه طریق شما میتوانید اقدام کنید.
یکی از حضار (مترجم): من خیلی مطالعه کردم روی برنامههایی که سازمان ملل انجام میدهد و از طریق همه زیرشاخههای آن مثل یونسکو و یونیسف و غیره که بقیه مسائل جنسی و تخریب کامل خانواده را دارد. میخواستم بپرسم که ایران که عضو سازمان ملل است آیا نماینده آن در مقابل این برنامهها مقابله جدی انجام میدهد؟ کی؟ چطوری؟ میشود چند نمونه به ما نشان بدهید؟ و اگر نمیشود آیا ایران قصد دارد با این پروژهها مبارزه کند یا نه؟
جواب استاد: حتماً همینطور است. آخرین نمونهاش همین مسئله 2030 بود ملت ما بنیانهای اخلاقی و خانوادگی محکمی دارد و به آن معتقد است و ما به هیچ وجه اجازه نمیدهیم برای خانوادههای ما و علیه خانوادههای ما از بیرون تصمیم بگیرند. متأسفانه من باید اعتراف کنم که کسانی هم در حکومت ما هستند که فکر میکنند که همراهی با امثال این پروژههایی که شما فرمودید اینها نوعی تلاش برای مدرن شدن و پیشرفت است. تا جایی که من خبر دارم در بیرون از کشور در نهادهای بینالمللی افرادی را یادم نمیآید که موضع قوی و فعالی در جهت آنچه که منظور شماست بگیرند. البته هیئتهای ایرانی مکرر در اینطور سمینارهای بینالملل سازمان ملل و یونسکو و یونیسف مواضع فعال گرفتند و مصوبات و پیشنهادات خوبی دادند اما ما داخل حاکمیت در مواردی با مقاومت روبرو هستیم در مواردی بوده که فقط نمایندگان ایران در برابر بعضی از طرحهایی که علیه خانواده بوده مقاومت کردند.
یکی از حضار (مترجم): میشود مثال بزنید؟
جواب استاد: بله، مثلاً در سمینار پکن و در چندین سمیناری که در اروپا و آفریقا برگزار شد یا در خود ایران نمونههایی بود که مقاومت جدی شد بخصوص آنهایی که در ایران برگزار میشود مقاومت جدی بوده است.
یکی از حضار (مترجم): آیا امکانپذیر است که ایران به همراه چندتا کشوری که خیلی خوب مقاومت میکنند مثل مجارستان، لهستان، اینها با هم جمع بشوند یک پروژه مشترک را با هم پیش ببرند؟ تا حالا چیزی انجام نشده؟
جواب استاد: بله حتماً میشود باید مدیریت کنیم و همکاری شما و دوستان به هم متصل بشوند و این کار شدنی است. من چون اطلاع ندارم ولیکن اتحادیههای مختلفی داشتیم معمولاً میدانند در موضوعات اینطوری با چه کشورهایی میشود کار کرد.
یکی از حضار (مترجم): شما مؤسسه بزرگ NGO فیفا که در نیویورک است خب همیشه دارد یک مانع بزرگی برای برنامههای سازمان ملل است و ساعت به ساعت رصد میکنند و برنامهریزی میکنند شما میتوانید ارتباط داشته باشید.
جواب استاد: آن حرکت عظیمی که در فرانسه و پاریس کردند و آن جمعیت صدها هزار نفری که آمد واقعاً مایه اعجاب و تحسین شد شخصاً هم خیلی متعجب و هم خیلی امیدوار شدم ولی جاهایی که میخواهند نکشانند گاهی مخالف یکطوری وارد عمل میشود که گوشه رینگ ببرد تعیین کنند کجا بروید و کجا دفاع کنید. مثلاً 5تا بحث دارید و از خانواده دفاع میکنید بعد در یک مواردی میکشانند که اختلاف نظر در آن است مجبور میکنند از یک مسئله خیلی اختلافی دفاع کنید از آن مسائلی که هرچه بیشتر اجماع مردم روی آن هست آنجا محکم بایستید نگذارید ببرند که از یک مسئله درجه چندم دفاع کنید. نکته دوم رسانه است شما رسانه با گستره وسیع ندارید بدون رسانه شکست میخورید.
یکی از حضار (مترجم): ما اینترنت داریم. چون مخاطب تلویزیون دارد پایین میآید و اینترنت دارد بالا میرود.
جواب استاد: مخاطب اینترنت قابل مقایسه است؟ یعنی به لحاظ قانون فرانسه با چه توجیهی تلویزیون نمیدهند چون شعار انقلاب فرانسه آزادی بیان است پس اینها چه میشود؟
یکی از حضار (مترجم): خیلی کم و نرم باید صحبت کنیم همینطوری هم خیلی به عنوان خانم بده و آدم بده میشویم کاملاً دست آن مجری و کارگردان برنامه است که ما آدم خواهیم بود یا آدم بدی خواهیم بود؟ میتوانند یا پیروز کنند یا ما را تخریب و ترور شخصیتی بکنند و ما که باید برویم کلی باید خودمان را آماده کنیم و از آن کادر ریزی که قابل قبول هست را بیرون نیاییم و به محض این که پایمان را بیرون بگذاریم مطمئن هستیم که هیچگاه هیچ برنامه تلویزیونی ما را دعوت نخواهد کرد.
جواب استاد: پس آزادی بیان و برابری فرصتها چه میشود؟
یکی از حضار (مترجم): یک تاکتیک دیگر این است که اینها یک میزِ گرد میگذارند یک آدمی میگذارند که خیلی قوی نباشد و دور و بر آن 5تا از آن طرف میگذارند که نابود بشود.
جواب استاد: سؤال من مشخصاً این است که با کدام توضیح قانونی مانع میشوند که شما تلویزیون نداشته باشید.
یکی از حضار (مترجم): دعوت نمیشوند و همینطور شبکه تلویزیونی پول خیلی زیادی میخواهد و شبکه خصوصی یک گروه اقتصادی و یک بانکی یا یک چیز صنعتی پشت آن است و امروز هیچ گروه صنعتی و اقتصادی حاضر نیست که بیاید روی ما سرمایهگذاری کنید لابئینگ چیزی است که ملموس نیست، لابئینگ چون بسیار قدرتمند است پس نیاز نیست که شما یک قانون واضح بگذارید!
جواب استاد: یعنی قانون نانوشته دارند.
یکی از حضار (مترجم): بله. یک حرفهایی میاندازند که طرف نتواند بلند بشود. این یکی. ایشان یک سؤال خاص دارند و آن این است که دشمنان ما در فرانسه از طریق بنیادها و مؤسسات مختلف پولهای کلانی از طرف NGOهای همجنسبازی و دفاع از حقوق، از آمریکا میآید، پولدارهای ایرانی یا بنیانهای خصوصی، مؤسساتی که از حقوق الهی دفاع میکنند آیا حاضر هستند که روی بخش ما کمک کنند یا نه؟ یک سؤالی که نمیخواهند عملی شود میخواهند ببینند که ایران تا کجا میخواهد جلو برود؟
جواب استاد: من چون نه سخنگوی ایران هستم نه جامعه مدنی آن، من از این جهت نمیتوانم بگویم چون اطلاع خاصی ندارم و خبر ندارم.
یکی از حضار (مترجم): ایشان بحث یک گروه صنعتی را میکنند که قرار شد عضو تیم بنیانگذار شبکه باشند میگوید ما در روند ساختن آن بودیم و داشتیم مدل اقتصادی آن را میبستیم و یک دفعه لابئیستها آمدند جلسه گذاشتند اگر شما شبکه تأسیس کنید نه فقط کل سیستم اقتصادیتان را بهم میریزیم دوماً اصلاً اجازه نمیدهیم هیچ شرکتی بیاید در شبکهتان تبلیغات کند و در فرانسه یک شبکه بدون تبلیغات هیچ درآمدی ندارد و زمین میخورد و آن لابئینگ هم همه یا همجنسباز بودند یا چپی بودند یا آن طرف صهیونیستی بودند همه اینها آمدند جلسه گذاشتند و حساب کار دستشان آمد.
جواب استاد: این جالب است این مصداقی از همان است که عرض کردیم با شعار انقلاب فرانسه، مهد آزادی بیان، آزادی اندیشه، ولی نمیتوانیم یک حرف مسیحی، اخلاقی که مقبول است بزنید! خیلی جالب است این تصویر بین مردم ماها نیست نمیدانند که یک چنین دیکتاتوری پیچیده پنهانی آنجا در اروپا وجود دارد.
یکی از حضار (مترجم): شما داستان حضرت داود(ع) و اوریات را میدانید که با سنگ زد ما الآن اوریات داریم با آن ابزارهای رسانهای، ما الآن باید آن سنگ را پیدا کنیم و توی سر آنها بزنیم.
جواب استاد: خیلی زیباست. این قضیه در قرآن هم آمده و میگوید وقتی تالوت سنگ را به سمت جالوت پرت کرد هیچ کس باور نمیکرد که یک جوان وقتی با یک سنگ حساب او را برسد. اول که انقلاب شد همه میگفتند این انقلاب پیروز نمیشود چون شاه و پلیس خیلی قوی خشنی داشت و آمریکا و انگلیس و اسرائیلیها کاملاً او را حمایت میکردند آنها اسلحه دارند و ما هیچی، دست خالی هستیم امام خمینی(ره) گفت که خون بر شمشیر پیروز خواهد شد یعنی میگفت خون ما شمشیر و شمشیردارها را قطع خواهد کرد.
یکی از حضار (مترجم): ما در فرانسه یک اصطلاحی داریم که میگوییم ایران کوه را هم از جا بلند میکند.
جواب استاد: همینطور است. یک آیهای در قرآن داریم که امام(ره) آن اوایل این را میخواند خطاب به دیگرانی که میگفتند ما پیروز نمیشویم میفرماید که: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَ فُرَادَىٰ...» (سبأ/ 46)؛ بگو که شما را موعظه میکنم، خداوند به یک چیز موعظه میکند «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ» برای خداوند حرکت کنید دو نفر دو نفر، یک نفر، یک نفر، حتی اگر دو نفر نیستید یک نفری حرکت کنید و خداوند به کار شما برکت خواهد داد.
یکی از حضار (مترجم): من هم به نوبه خودم میخواهم یک داستانی را برای شما بگویم. من موقعی که 20 سال پیش شروع کردم و گفتم اینها آمدند میخواهند خانواده را تخریب کنند و برنامهریزی کردند و کودکان ما را آزار جنسی میدهند به من گفتند تو دیوانهای، 20 سال قبل ما یک میلیون نفر بودیم من دیوانه نبودم.
جواب استاد: همینطور است خداوند به شما کمک میکند. خداوند میفرماید که «إن تنصروالله ینصرکم» اگر خداوند را یاری کنید خداوند شما را یاری خواهد کرد و در آیه دیگری در قرآن میفرماید: «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ ...» (بقره/ 166)؛ به پیمانی که با من بستید وفا کنید من به پیمانی که با شما بستم وفا خواهم کرد. امام علیبنابیطالب(ع) فرمودند شما یک قدم به سوی خداوند بروید خداوند ده قدم به سوی شما خواهد آمد. بعد یک وقت از امام(ع) پرسیدند که ما چه کار کنیم که وسط مبارزه خسته نشویم، مأیوس نشویم و نترسیم؟ امام گفت فقط با خداوند معامله کنید و فقط به او بیندیشید آن وقت شکست و پیروزی مساوی است چون خداوند در هر دو صورت از ما راضی خواهد بود و برایتان مساوی باشد که مردم برایتان کف میزنند یا به شما بدی میگویند؟ آفرین میگویند یا نفرین؟ و میگفت که نه از شکست بترسید و نه از پیروزی مغرور بشوید. وقتی امام(ره) از نوفل لوشاتوی پاریس به ایران برمیگشت و شاه فرار کرده بود خبرنگار پرسید که خب الآن شما پیروز شدید چه احساسی دارید؟ امام(ره) گفت فقط فکر میکنم که وظیفه بعدی من چیست؟ وقتی در یک عملیاتی صدام بمب شیمیایی زد، بمب شیمیایی هم از آلمان و فرانسه و انگلیس آورده بود، بمب شیمیایی زد و ما آنجا مجبور شدیم به عقب برگردیم و بقیه شهدا آنجا ماندند ما مجروح شدیم آمدیم خیلی خسته و مأیوس بودیم و امام(ره) پیام داد که شما مأمور به پیروزی نبودید شما وظیفه داشتید که عمل کنید این که نتیجه چه میشود دست خداوند است نه دست شما. میگفت همیشه از خودتان بپرسید که من چه باید بکنم؟ اما این که چه خواهد شد دست ما نیست دست خداوند است و لذا وقتی آمریکا میخواست به ایران حمله کند امام(ره) گفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
یکی از حضار (مترجم): ما هم همین جمله را از ژاندارک داریم که مبارز یک قهرمان است گفت که سربازان مبارزه میکنند و خداوند پیروزی را میدهد. میگوید آن لحظه عملاً ژاندارک شکست خورد چون به او خیانت شد و او را دست دشمن دادند و زنده زنده او را سوزاندند ولی چند وقت بعد آخرش پیروز شد.
جواب استاد: اتفاقاً هفته پیش داشتم فیلم ژاندارک را میدیدم. همینطور است من یقین دارم، یعنی خداوند هم در کتاب مقدس، در انجیل، در عهد عتیق و هم در قرآن مجید میفرماید که آن انسانهایی که برای خدمت به بشر و در راه خداوند و دفاع از پاکی تلاش میکنند با دیگران که علیه این مسیر حرکت میکنند پیش خداوند مساوی نیستند. شما دارید از اخلاق در اروپا دفاع میکنید شما دارید از خانواده دفاع میکنید شما در مسیر خداوند هستید و امیدوارم خداوند و حضرت عیسی مسیح(ع) شما را کمک کند.
خیلی خوشحال شدیم که شما را زیارت کردیم و مطمئن باشید که همه ایرانیها مثل من این قدر پرحرف نیستند. نترسید!
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی